زنده بگورزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

بوی کافور میده دستم ‚ چقدر از ترانه دورم
می زنه نبض نفس هام ‚ اما من زنده بگورم
وقت غیبت نگاهت ‚ زندگی آینه ی مرگه
گل نیلوفر رویا
زیر رگبار تگرگه
با تو دریای غرورم ‚ اما بی تو دریا تشنه س
بی تو سینه ی سکوتم تشنه ی تیغه ی دشنه س
هم طلوع و هم غروبی
بدی اما خیلی خوبی
واسه این زانو شکسته
یه طلسم نقره کوبی
وقتی میرسم به آخر ‚ توی دالون یه بن بست
دم آخر سقوطم اوج غیبت یه همدست
باز
میشه یه نردبومی کهمیاد از دل خورشید
باز میشه صد تا گذرگاه ‚ توی آینه ی چشات دید
بیا !‌خاتون قدیمی ! یه ترانه مهمونم کن
یه حصیر کهنه ام من قالی سلیمونم کن
هم طلوع . هم غروبی
بدی اما خیلی خوبی
واسه این زانو شکسته
یه طلسم نقره کوبی

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type