غزل شمارهٔ ۲

غزل شمارهٔ ۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

نعمت الله است دائم با خدا

نعمت از الله کی باشد جدا

در دل و دیده ندیدم جز یکی

گر چه گردیدم بسی در دو سرا

میل ساخل کی کند بحری چو شد

غرقه در دریای بی پایان ما

ما نوا از بینوائی یافتیم

گر نوا جوئی بجو از بینوا

از خدا بیگانه ای دیدیم نه

هر که باشد هست با او آشنا

سروری خواهی برآ بر دار عشق

کز سر دار فنا یابی بقا

سید سرمست اگر جوئی حریف

خیز مستانه به میخانه درآ

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type