از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم

خانهمحمدعلی بهمنیگزیدهٔ اشعاراز هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم

از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیمزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو

باشد که خستگی بشود شرمسار تو

در دفتر همیشهٔ من ثبت می‌شود

این لحظه‌ها، عزیزترین یادگار تو

تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من

می‌خواستم که گم بشوم در حصار تو

احساس می‌کنم که جدایم نموده‌اند

همچون شهاب سوخته‌ای از مدار تو

آن کوپهٔ تهی منم آری که مانده‌ام

خالی‌تر از همیشه و در انتظار تو

این سوت آخر است و غریبانه می‌رود

تنهاترین مسافر تو از دیار تو

هر چند مثل آینه هر لحظه فاش‌تر

هشدار می‌دهد به خزانم بهار تو

اما در این زمانه عسرت مس مرا

ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو

از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم

نفرین به روزگار من و روزگار تو

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type