باغزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

باغ بود، اما، فضایش سهمناک

باغ، اما، سروهایش سر فرو برده به خاک!

باغ، اما، سنگ بر جای چمن، روییده در هم

تنگ، تنگ

باغ ,اما,نارون ها نسترن ها زیر سنگ!

*

با، اما عطر نابودی در آن مزد نفس

باغ، اما مرغ خاموشی در آن می خواند و بس

باغ، اما خاک صحرای عدم در چشم برگ

باغ، اما، هر قدم پیغامی از دنیای مرگ!

*

ژرفنای خاک بود جانِ بسیاران در او

ناله های باد و گیسو کندن باران دراو

آتش دل های یاران در غم یاران او!

*

ای کدامین دست نا پیدا درین هفت آسمان!

تا کجا می گستری این دام را؟

تا یه کی می پروری این مرگ خون آشام را؟

کی به پایان می رسانی این ربودن های بی هنگام را؟

*

سنگ را می شست باران تا بشوید نام را!

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type