مثه برگی خشک و تنها
روی شاخه موندم اینجا می ترسم
توی چنگ وحشی باد
برم از خاطر و از یاد بپوسم
همه ی روزای من
قصه ی بودن من
توی آینه ی دلم
مثه شب سیاه و سرده
مثه ابرا رنگ درده
تو شتابِ لحظه ها من با خودم یکّه و تنها می دونم
تو سراب این افق تا سفر نهایت اینجا می مونم
همه ی روزای من قصه ی بودن من
توی آینه ی دلم
مثه شب سیاه و سرده
مثه ابرا رنگ درده
مثه یه غروب تنهام
که میشینه پشت ابرا
یه سکوت بی پناهم
توی این بیهودگی ها
لحظه ها رو می شمارم
انتظاره هر نگاهم
پیام بگذارید