خطوط زندگی بر صورتم
خطوط مرگ بر دستم
شب از خطوط باران شکسته بود
ابرها شاکی نمی سازند
رودها بی موج
و انسان بی سایه
خوابها هستند
ابرها هستند
رودها هستند
و من هستم
رویا را به رگبار بسته اند
و نا در زیر این همه تگرگ
تنها بقا یافتیم
خطوط زندگی بر صورتم
خطوط مرگ بر دستم
شب از خطوط باران شکسته بود
ابرها شاکی نمی سازند
رودها بی موج
و انسان بی سایه
خوابها هستند
ابرها هستند
رودها هستند
و من هستم
رویا را به رگبار بسته اند
و نا در زیر این همه تگرگ
تنها بقا یافتیم
پیام بگذارید