ای آدمک کوکی صبح شد که بیدار شی
مثل همه ی عمرت تکرار شی و تکرار شی
صبحه ولی انگار نیست، تو توی شب برقی
بین شب و روز تو انگار که نیست فرقی
شبهات مثه روزاته، روزات همگی تکرار
از دست همه سیری، از دست خودت بیزار
پرواز واسه تو مُرده، تو اوج نمی گیری
بردی همه رو از یاد، از یاد همه میری
تا فرصت هنوزم هست، برگرد به خودت برگرد
نو شو که این تکرار از تو تو رو دورت کرد
بسه اگه تا امروز تکرار تو را داد برباد
فردا رو بساز از نو دیروز رو بِبَر از یاد
تو لحظه ی تکراریت تنها خودتی همرات
حسرت شده کار تو، ” ای کاش ” همه ی حرفات
با غصه نشو همدم سُنَت شکن خود باش
آزاد ترین فردی وقتی که نگی “ای کاش “
پیام بگذارید