تکه ۱۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

یاد دارم که روزگاری بود

که مرا پیش غمگساری بود

با لب یار و در بر دلدار

هر زمانیم کار و باری بود

جام عیش مرا نه دردی بود

گل وصل مرا نه خاری بود

ز اهوی شیرگیر روبه‌باز

دل بیچاره را شکاری بود

گرد آب حیات بر خورشید

از خط او بنفشه‌زاری بود

همه اسباب عیشم آماده

یارب آن خود چه روزگاری بود

گر جهان موجها زدی ز اغیار

سعدیش بس گزیده یاری بود

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type