خورشید خزانزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

من

مثله خورشید خزانم

مثله برف سرد دیروز

اومد و رفت

گم شد و مُرد

آب شد و مُرد

ای همه ساله

همش درد و غمه

این همون

این همون

فردای فرداست

امروز و دیروز

همش حرف غمه

امروز و فردا و پس فردا غمه

در

گیر و دار زندگانی

بی کسی و مهربانی

تنهای تنها تو می مونی

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type