دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره

خانهاقبال لاهوریزبور عجمدل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره

دل دیده ئی که دارم همه لذت نظارهزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره

چه گنه اگر تراشم صنمی ز سنگ خاره

تو به جلوه در نقابی که نگاه بر نتابی

مه من اگر ننالم تو بگو دگر چه چاره

چه شود اگر خرامی به سرای کاروانی

که متاع ناروانش دلکی است پاره پاره

غزلی زدم که شاید به نوا قرارم آید

تب شعله کم نگردد ز گسستن شراره

دل زنده ئی که دادی به حجاب در نسازد

نگهی بده که بیند شرری بسنگ خاره

همه پارهٔ دلم را ز سرور او نصیبی

غم خود چسان نهادی به دل هزار پاره

نکشد سفینه کس به یمی بلند موجی

خطری که عشق بیند بسلامت کناره

به شکوه بی نیازی ز خدایگان گذشتم

صفت مه تمامی که گذشت بر ستاره

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type