ری رازمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

« ری را»…صدا می آید امشب

از پشت « کاچ» که بند آب

برق سیاه تابش تصویری از خراب

در چشم می کشاند.

گویا کسی است که می خواند…

اما صدای آدمی این نیست.

با نظم هوش ربایی من

آوازهای آدمیان را شنیده ام

در گردش شبانی سنگین؛

زاندوه های من

سنگین تر.

و آوازهای آدمیان را یکسر

من دارم از بر.

یکشب درون قایق دلتنگ

خواندند آنچنان؛

که من هنوز هیبت دریا را

در خواب

می بینم.

ری را. ری را…

دارد هوا که بخواند.

درین شب سیا.

او نیست با خودش،

او رفته با صدایش اما

خواندن نمی تواند.

1331

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type