سحرگاهان که روشن شد در و دشتزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه سحرگاهان که روشن شد در و دشت صدا زد مرغی از شاخ نخیلی فروهل خیمه ای فرزند صحرا که نتوان زیست بی ذوق رحیلی پست بعدی این شعر را به شتراک بگذارید . FacebookTwitterLinkedinGoogle+Email درباره نویسنده: پیام بگذارید لغو پاسخاظهار نظر شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .
پیام بگذارید