در دورها ، در دوردست ها
زنی را دیدم با ماهیانش
و نه چشمه ای و نه رودخانه ای
در دورها ، در دوردست ها
زمان متوقف شده بود
و من نگاه منتظری رادیدم
با ماهیانش
در دورها ،در دوردست ها
باوری گرم را دیدم که سرابی را ستایش می کرد
و سرابی که ماهیانش رازنده نگاه می داشت
پیام بگذارید