شمارهٔ ۱۰۶

شمارهٔ ۱۰۶زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

تو را تا با تو باشد چون و چندت

نباشد راه درویشی پسندت

بروتی بر جهان زن کین زبون گیر

ندارد جز برای ریشخندت

دمی گر یا تو در سازد دگر دم

بسوزاند بر آتش چون سپندت

قلندر‌وار اگر مردی برون بر

که خوی خواجگی از بن بکندت

ز دست آرزو برخیز و بنشین

که دست آرزو شد پایبندت

هوا در خانه ی شهوت کشیدت

طمع در کوی رسوایی فکندت

ز خود گر ایمنی ره بی گزند است

در این ره هم ز خود باشد گزندت

به نقد امروز بی خود شو که فردا

پشیمانی نباشد سودمندت

نزاری با تو بر‌گفت آن چه دانست

پدر زین به نخواهد داد پندت

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type