شمارهٔ ۱۱

شمارهٔ ۱۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

به سرنمی شود از روی شاهدان ما را

نشاط و خوش دلی و عشرت و تماشا را

غلام سیم برانم که وقت دل بردن

به لطف در سخن آرند سنگ خارا را

به راستی که قبا بستن و خرامیدن

خوش آمده است ولیکن بلند بالا را

برو چو باز ندانی ترنج و دست آنجا

که یوسف است ملامت مکن زلیخارا

نه هرشبی که به روز آورم کسی داند

که هم ز درد دلی میبرم سویدا را

پدر مناظره می کرد گفتم ای بابا

در علاج مزن درد بی مدوا را

بیار باده که بر عارفان حرام نشد

حلال نیست ولی زاهدان رعنا را

عجب ز محتسب غلتبان همی دارم

که خود همی خورد منع می کند ما را

نزاریا نفسی جهد کن که دریابی

که دی گذشت و کسی درنیافت فردا را

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type