شمارهٔ ۲۱۴

شمارهٔ ۲۱۴زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

مرا که با رگ جان شاخ مهر پیوندست

گمان مبر که دلم دل ز دوست برکندست

تنم به یک نفس از وصل یار خوشنودست

دلم به یک نظر از روی دوست خرسندست

غریب نبود اگر چشم جان به جانان است

عجیب نیست اگر میل دل به دلبندست

فغان کنند نصیحت کنان، نمیدانند

که بندِ پایِ دلِ مُستمندِ من پندست

ز فرقت تو به جان آمدم بیا ای جان

که جان من به جمالت بس آرزومندست

به خاک پای تو کز دیده غرق در خونم

به خاک پای تو گفتم، ببین چه سوگندست!

خلاف عهد نزاری مکن به سعی جفا

که در وفا و صفا بی نظیر و مانندست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type