شمارهٔ ۲۵

شمارهٔ ۲۵زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

ره نباشد در حریم عشق هر اوباش را

طاقت خورشید ناممکن بود خفاش را

پادشاهی نیست جز درویشی و آزادگی

پس میسر نیست هفت اقلیم جز قلاش را

گر تفرج می¬کنی باری بیا طوفی بکن

عالم دردی کشان بی غم خوش باش را

دور باش از اهل دنیا زان که نا ایمن بود

روزگار از خوف سلطان حاجب و فراش را

نیک خواه و نیک باش و نیک بین و نیک دان

چون قلم رفته ست بر لوح ازل نقاش را

دم مزن با نفس ناقص مشورت با عقل کن

مرد عاقل کی به نامحرم برد کنکاش را

سینه خالی کن نزاری تا فرود آید ملک

گر نه کی بتوان کشیدن کینه و پرخاش را

آتش خشمت بریزد آب روی ایمن مباش

آب جوی است آب رویت در نظر فحاش را

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type