شمارهٔ ۲۷۰

شمارهٔ ۲۷۰زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

آخر بدین صفت که منم مبتلایِ دوست

ممکن بود ز من که نجویم رضای دوست

با عاشقان مجاز بود عشقِ عاشقی

کو ترکِ هر دو کون نگیرد برایِ دوست

کردم به عشق زیر و زبر خان و مان دل

تا هیچ کس دگر ننشیند به جایِ دوست

تسلیمِ راهِ دوست شوم چون به نزدِ من

چیزی نیافرید خدا ماورایِ دوست

جاوید زنده مانم و باقی شوم چو خضر

گر سجده ایی به من رسد از خاکِ پایِ دوست

هر دم قیامتی ز ملامت بدیده ام

نادیده یک نفس به ارادت لقایِ دوست

تا جان بود مرا بکشم از میان جان

جنگ و ستیزِ دشمن و جور و جفایِ دوست

نی نی به عینِ صدق نزاری خطا مبین

خالی شمر ز جور و جفا ماجرایِ دوست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type