شمارهٔ ۲۷۴

شمارهٔ ۲۷۴زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

آفتِ جانِ من است طرّۀ جادوی دوست

کرد مرا جفتِ غم طاقِ دو ابرویِ دوست

رهزنِ خون ریز کیست غمزۀ غمّاز یار

دامِ دل آویز چیست حلقۀ گیسویِ دوست

غارتِ جان می کند در حرمِ دل مگر

عادتِ ترکان گرفت طرّۀ هندوی دوست

راحتِ جان بایدت رنج کش از زخمِ عشق

فرق منه در میان درد ز دارویِ دوست

سّرِ معانیِ دوست باز شناس آن گهی

سر مکش از عشقِ یار لاف زن از رویِ دوست

دشمنم آن بی نمک گر جگرم خون کند

باز نگیرد دلم پشت ز پهلویِ دوست

توبه پذیرد ز عشق هر نفسی دل و لیک

غیرِ طبیعت گرفت قاعدۀ خویِ دوست

عهد کند برخلاف راست که چون بنگرم

عهدِ درستش یکی ست با شکنِ مویِ دوست

بس که به میل نیاز چشمِ نزاری کشید

روشنیِ دیده را خاکِ سرِ کویِ دوست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type