شمارهٔ ۳۵۸

شمارهٔ ۳۵۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

موذّن فالق الاصباح می گفت

گمان بردم که هات الراح می گفت

بر افکندم ز خواب آن دل ستان را

که می را مونس الرواح می گفت

سر ده را مسیح وقت میخواند

طلوع صبح را صبّاح می گفت

بدو گفتم چه می گوید موذّن

مگر رمزی در این اصلاح می گفت

قدح پر کن که چون کردی قدح پر

نباشد حاجت مصباح می گفت

به لفظی دیگرش می خواند جان بخش

به دیگر قوّت اشباح می گفت

وجوهی نقد می باید که بگشاد

در می خانه بی مفتاح می گفت

نمی گفت از طلوع صبح باری

همه در لمعه ی اقداح می گفت

در افکن کشتی ای در بحر مجلس

که پندارم تورا ملّاح می گفت

نزاری گفت قیدی هست در راه

ولی مقری هوالفتاح می گفت

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type