شمارهٔ ۳۸۰

شمارهٔ ۳۸۰زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

باده خوریم ز اول شب تا دم صباح

مستی کنیم چون شتران علم جناح

زاهد که دل به شاهد دنیا دهد کجا

در خانقه بماند و در خلوت و صلاح

با دوست بایدم که چو بی دوست هیچ نیست

آسایشی ز زندگی و راحتی ز راح

گویند می مخور که حرام است بل که خوک

بر مستحق به وقت ضرورت بود مباح

ما آب خوریم و تو خون می خوری به جهل

عین عقوبت است و گمان می بری فلاح

عهد وفا ز مردم نا کس طمع مدار

هرگز تو بوی مشک شنیدی ز مستراح

قلاّش خوان مرا نه نزاری و لایق است

این نام عاشقانه که خود کردم اصطلاح

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type