شمارهٔ ۴۴۵

شمارهٔ ۴۴۵زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

هجر با روزگار من آن کرد

که صفت جز به وصل نتوان کرد

به دو زلفت که روزگارِ مرا

گاه مجموع و گه پریشان کرد

به دو چشمت که ملک پیمان را

گاه معمور و گاه ویران کرد

به کمان دو ابرویت که مرا

بر دل از غمزه تیر باران کرد

به دو لعل لبت که جوهر عقل

لقبش رشکِ زاده کان کرد

به دهانت که معجز دو لبش

خاک در چشمِ آب حیوان کرد

به نسیمت که همچو روح الله

در تن مرده از نفس جان کرد

که جهان بی وجود خرم تو

بر نزاری زمانه زندان کرد

بی جمال حیات بخش تو هجر

مرگ بر خاطر من آسمان کرد

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type