شمارهٔ ۵۳۲

شمارهٔ ۵۳۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

سر به سر رازی که با من گفته اند

با که بر گویم که مردم خفته اند

پاک بازان خانه ی وهم و خیال

پاک کردستند و بیرون رفته اند

بنگه دیوانگان عشق او

زان سبب در هم دگر آشفته اند

رغم جانان راست کین افسردگان

جام جان پرور به کف بگرفته اند

دولت باقی به مبطل کی دهند

بر مغیلان نسترن نشکفته اند

با کسی چون بازگویم کاولیا

راز پنهانی زخود بنهفته اند

همچو حلاجند بر دار قبول

هرکه را در ابتدا پذرفته اند

گوهر اسرار دور کشف را

هم به الماس نزاری سفته اند

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type