شمارهٔ ۵۵۱

شمارهٔ ۵۵۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

عشق چون ره بزند عقل چه تدبیر کند

مهر چون کم نشود سوز چه تقصیر کند

گم شده یوسف و یعقوب به بیت الاحزان

هم دم و هم نفس از ناله شبگیر کند

جهد کردیم و هم آخر متغیر گشتیم

آری از حکم خدا جهد چه تدبیر کند

دی دل سوخته را دیدم و پرسیدم از او

محض تحقیق همین است که تقریر کند

گفتم ای سوخته دل چیست که با ما کردی

گفت من هیچ نکردم همه تقدیر کند

رفع دیوانگی ما نتوان کرد به عقل

یا به زنجیر که نه عقل نه زنجیر کند

توبه کردیم به صدق دل یک تا محکم

نه مزور که به دل توبه ز تزویر کند

هر که را رغبت سودا چو نزاری باشد

عشق بستاند و جان بدهد و توفیر کند

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type