شمارهٔ ۵۸۸

شمارهٔ ۵۸۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

بی خبری گر به هوش باز نیاید

هیچ خلل در جهانِ راز نیاید

معترفم معترف که عقل ندارم

عقل پرستی و عشق باز نیاید

عقل به یاسایِ عشق زهره ندارد

هیچ کبوتر به پیشِ باز نیاید

سوخته داند نیازمندیِ عشّاق

آن که فسرده ست ازو نیاز نیاید

آتش اگر در وجودِ شمع نیفتد

مومِ بیفسرده در گداز نیاید

از منِ بیدار دیده پرس اگر امشب

بر دلِ کوته نظر دراز نیاید

کافرم از بُت ببیند ابرویِ جفتش

پیشِ وی از طاق در نماز نیاید

عیب کنند ار بنالد از تو نزاری

کیست کش از دل نواز ناز نیاید

دل به کسی داده ام که جان نبرم زو

خود به ازین جان به کار باز نیاید

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type