شمارهٔ ۶۱۸

شمارهٔ ۶۱۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

بس که خوردیم تازیانۀ دور

پا کشیدیم بر کرانۀ دور

قندِ شیرین و زهرِ تلخ به هم

هر دو دیدیم در خزانۀ دور

گه‌گهی شوقِ عشقِ پوشیده

جلوه می‌کرد در میانۀ دور

عاقبت آمد از کمانِ مراد

تیرِ امّید بر نشانۀ دور

تا گوارنده خنبکی باقی

مانده بود از شراب‌خانۀ دور

تا به اکنون به کوزه می‌پیمود

بیش و کم قابض زمانۀ دور

هین که زین پس رسید کوزه به دُرد

شد تهی خنبِ باقیانۀ دور

منقطع شد بهانۀ ساقی

ختم شد مقطعِ فسانۀ دور

حالیا لامحاله زود نه دیر

متبدّل کند یگانۀ دور

خود نزاری چو مرغ تسلیم است

بود فارغ ز دام و دانۀ دور

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type