شمارهٔ ۶۲۸

شمارهٔ ۶۲۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

هین که به جان آمده‌ام دست گیر

رحم کن و بار دگر در پذیر

هر چه کنی من نکنم اعتراض

بر من اگر رفت خطایی مگیر

تیغ ز بازوی تو و سر ز من

گردن تسلیم نپیچد اسیر

بس که کمان گوشهٔ ابروی تو

بر دلم از غمزه روان کرد تیر

شد تُتُق سینهٔ من جعبه‌ای

جعبه نکرده‌ست کسی از حریر

بر دل پر آتش من رحم کن

دل چه حدیث است تنور اثیر

بر مژه ی چشم پر آبم ببخش

چشم غلط می‌کنم ابر مَطیر

ناله ی زارم بشنو هم چو نی

گونه ی زردم بنگر چون زریر

عقل ز من گشت جدا از جنون

خلق ز من گشت نفور از نفیر

هم نظری کن به نزاری زار

چند کند ناله به زاری چو زیر

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type