شمارهٔ ۶۳۰

شمارهٔ ۶۳۰زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

بلای عشق تو ناگه ز در درآمد باز

مدار دور سلامت مگر سرآمد باز

حُبوب مهر تو در کشت زار سینهٔ من

برست و تخم پراکند و در برآمد باز

خدنگ غمزهٔ تو بر دلم به نسبت حال

هزار بار زهر بار خوش‌تر آمد باز

دلم اگر چه برفت از ستیز تو یک چند

ولی به عجز چو خسرو ز شکر آمد باز

گمان مبر که ز کویت دل ستم‌کش من

به ترّهات رقیب ستم گر آمد باز

رقیب گو به ملامت مبالغت می‌کن

مرا چه غم چو دل آرام در برآمد باز

گذشت نوبت هجران نزاریا خوش باش

که دور وصل و زمان طرف درآمد باز

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type