شمارهٔ ۶۵۲

شمارهٔ ۶۵۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

نوبهارست و صبا عنبر بیز

روح خواهد که شود راح آمیز

در چنین وقت خوش آمد پیوند

نازنینا مکن از ما پرهیز

صلح پیش آر و صفا کن گرچه

از شگرفان نه بدیع است ستیز

دلم از زلف درآویخته‌ای

کس ندارد به ازین دست‌آویز

عشق تو در رگ جانم پیچید

هم چو در پنبهٔ خشک آتشِ خیز

قیس وحشی شد و هم چاره نداشت

کی میسر شود از عشق گریز

از بناگوش نباتش بچکد

خوی به آوازهٔ تو در تبریز

لب شیرین تو بیرون بردی

شور شیرین ز مذاق پرویز

گَردِ حسن تو ندیدی شیرین

گرچه از باد گذشتی شبدیز

عیش شیرین نزاری لب تو

تلخ کرد از شکر شورانگیز

سر فدای قدم تست بیا

تازه کن رسم قیامت برخیز

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type