شمارهٔ ۶۷۱

شمارهٔ ۶۷۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

گر به جانان زنده ای جان گو مباش

هجر باشد وصلِ جانان گو مباش

درد را هم درد درمان است و بس

دردِ ما را هیچ درمان گو مباش

ما ز منزل فارغیم اینک قدم

راهِ ما را هیچ پایان گو مباش

تا قیامت مستِ او خواهیم بود

عشقِ ما را هیچ نقصان گو مباش

مردِ ترتیب و تکلّف نیستیم

کارِ ما را هیچ سامان گو مباش

شمعِ ما را هیچ نوری گو مبخش

کفرِ ما را هیچ ایمان گو مباش

چون ز ما برخاست تکلیفِ قلم

حرفِ ما را هیچ برهان گو مباش

خلدِ درویشانِ صادق خلوت است

خلدِ ما را هیچ رضوان گو مباش

چون نزاری هست ما خود نیستیم

مٌهر اگر باشد سلیمان گو مباش

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type