شمارهٔ ۶۹۱

شمارهٔ ۶۹۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

هنوز اگرچه جفا دیده می روم ز برش

وفا کنم به دو چشم از میانِ جان به سرش

چنان که تشنه ز آبِ حیات نشکیبد

نمی شکیبم از آن مایلم به خاک درش

گرم به تیرِ جفا خسته کرد باکی نیست

به تیغ باز نگردم ز رویِ چون سپرش

به نفخِ صور چه حاجت مرا که برخیزم

اگر به خاک فرو گویدم کسی خبرش

مهِ دو هفته که باشد که آفتابِ منیر

روا بود که رود هم چو سایه بر اثرش

دلِ ضعیف چه باشد هزار جانِ عزیز

به یک کرشمه برند آن دو چشمِ شیوه گرش

مشامِ بادِ صبا مشک بوی کی بودی

اگر نبودی بر چینِ زلفِ او گذرش

هزار صوفیِ صافی نه هم چو من رندی

ز راهِ دین ببرد التفاتِ یک نظرش

نزاریا تو و زاری خلاف می گویند

که جز به زر نتوان کرد دست در کمرش

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type