شمارهٔ ۶زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا

برسرجمع آشکارا توبه بشکستند ما را

خسرو فرخنده انجم حکم کرد و کرد پی گم

دیگری را این تحکّم زهره کی بودی و یارا

متقّی مخمر نشاید کارها را وقت باید

از لعاب اطلس نیاید جز به تدریج و مدارا

چون چنین افتاد سرده جامه ای پر بر کفم نه

بعد از این ترتیبکی ده کارک این بینوا را

هم به غایت شرمسارم هم قیامت در خمارم

چاره ی دیگر ندارم چاره ای در ده نگارا

صد بلا بر من گمارد عشق و یک جو غم ندارد

تا ملامت طاقت آرد کو دلی چون سنگ خارا

کی پذیرد استقامت اضطراب این قیامت

الندامت الندامت ای مسلمانان خدا را

عیب خود باید بدیدن پس زبان در ما کشیدن

ستر خود باید دریدن تا شود روشن شما را

بر نزاری عیب کردن رنج بیهوده ست بردن

خون رز دارد به گردن چون بگرداند قضا را

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type