شمارهٔ ۷زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

چو عکس لعل تو بر دیده بگذرد ما را

خیال خال تو در حالت آورد ما را

کرامت می لعلت به معجزات خیال

نکرده چاشنیی هوش می برد ما را

مگر به صیقل جام وصال ساقی عهد

غبار از آینه ی سینه بسترد ما را

به غمزه ی تو نه این چشم داشتم کاخر

به گوشه ی نظری باز بنگرد ما را

غمت مباد که بر شادی حمایت تو

به جز غم تو کسی غم نمی خورد ما را

رقیب گفت مرا تا به کی ز بی خردی

که از تهتّکّ تو پرده می درد ما را

جمال حور بهشت و حریم حرمت خلد

رقیب را و نزاری بی خرد ما را

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type