شکستزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

سر ، دوار دردهای کهنه یافت
سر ، غبار کینه هایسرد
اسب بادهارمید
سینه ی ستاره ها شکست
سینه از بخور یأس تیره شد
هول با تبر گشود
قلعه ی سیاه سر
بردگان پیر یادها گریختند
قلعه شد تهی ز آفتاب
قلعه شد تهی ز سرگذشت
پر شد از سوارگان سایه های منتظر
جاده تا حصار سربی افق
از غبار چاوشان مرده هاپر است
قلعه را گرفته لرزه ی هراس
از خروش فاتحان مست
پای هر ستون نه رقص
شعله هاست
شانه های پهن مردهای کینه بسته است

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type