غزل شمارهٔ ۱۰۸

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۰۸

غزل شمارهٔ ۱۰۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد

ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد

زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست

دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد

ای که انشا عطارد صفت شوکت توست

عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد

طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد

غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد

نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد

هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد

 

 

(۱) پادشاها گوی زمین فرمانبر خم چوگان و پهنه جهان میدان بازی تو باشد.

(۲) زلف بانوی پیروزی، واله و حیران پرچم تو و چشم پیروزی دائم، عاشق تاخت و تاز تو بود.

(۳) ای آنکه دست خط عطارد دبیر، وصف شوکت و جلال توست، عقل کامل، بنده و چاکر طغرانویس دفتر دبیری تو باد.

(۴) قامت سرو مانند تو سبب خواری و خفت درخت طوبی شد. فضای بارگاه تو سبب رشک بهشت برین بادا.

(۵) نه تنها حیوانات و نباتات و جمادات عالم خاکی، بلکه هرچه در عالم ملکوت است زیر فرمان تو باد.

(۶) از روی نیت پاک، حافظ دردمند تو را مدح گفت. خدا کند که لطف همگانی تو برای دردهای این دعاگو شفا باشد.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type