ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
(صادق هدایت با اشاره به این غزل از حافظ ادعا میکند که وی از تشبیهات خیام در اشعار خود استفاده کرده است . منبع ویکی پدیای خیام )
پیشنهاد ناطقه :
ناطقه این غزل را به شما با صدای فوق العاده حامد نیک پی پیشنهاد میکند
شرح غزل “ساقی به نور باده برافروز جام ما”
1.اى ساقى با باده زلال و روشن پياله ما را درخشان كن و اى مطرب بگو كهكار جهان به كار ما شد…
2.به بيخبران از لذّت شراب خوارى ما بگو كه ما در پياله شراب عكس روىمحبوب خود را ديدهايم.
3.كسى كه دلش با نيروى عشق مىتپد و زنده است هرگز نمىميرد(بدين سبب)در دفتر روزگار نام ما جاويدان و با ثبات است.
4.ناز و كرشمه دلبران بلند بالا تا زمانى خريدار دارد كه محبوب سرو رفتار ماجلوهگرى نكرده است.
5.اى باد صبا اگر گذارت به مجلس دوستان افتاد از براى خدا اين پيام ما را بهگوش جانان برسان
6. بگو چرا عمدا وانمود مىکنى که نام ما را فراموش کردهاى؟دیرى نمىگذرد کهما در مىگذریم و نام ما را از یاد خواهى برد.
7.در چشم محبوب دلبند ما حالت مستى و بيخودى از شراب زيبنده استبدين سبب زمام عقل ما را به دست مستى سپردهاند.
8.از آن مىترسم كه به هنگام پرسش و پاسخ روز قيامت،نان حلالى را كه شيخ(از محلّ جيره موقوفات مدرسه سهميه طلاّب)خورده است امتياز و فضيلتىاز شراب حرامى كه ما خوردهايم كسب نكند.
9.حافظ دانههاى گوهر اشكت را(به پاى محبوب)نثار كن.شايد مرغ وصالجانان به خاطر اين دانهها به دام افتد.
10.درياى سبز سپهر گردون و كشتى هلال ماه آن،همگى در درياى نعمتحاجى قوام غرقند.
پیام بگذارید