یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
در بحر فتادهام چو ماهی
تا یار مرا به شست گیرد
در پاش فتادهام به زاری
آیا بود آن که دست گیرد
خرم دل آن که همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد
شرح ابیات غزل
(1)در آن هنگام که یار من قدح من قدح شراب را دست می گیرد ، بازار حسن زیبا رویان شکسته می شود.
2) هر کس که چشم او را دیدگفت: مأمور منکرات کجاست تا این مست را دستگیر کند.
(3) مانند ماهی در دریا افتاده ام تا را مرا با دام وقلاب صید کند.
(4) با ناله وزاری در پایش افتاده ام آیا ممکن است که از من دستگیری کند.
(5) خوشا بحال کسی که مانند حافظ از می الست جامی بگیرد.
پیام بگذارید