اگر روم ز پی اش فتنهها برانگیزد
ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد
و گر به رهگذری یک دم از وفاداری
چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد
و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس
ز حقه دهنش چون شکر فروریزد
من آن فریب که در نرگس تو میبینم
بس آب روی که با خاک ره برآمیزد
فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفهتر برانگیزد
بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
شرح ابیات غزل
(1)اگر به دنبال او بروم آشوب بر پا می کندو اگر از او دست بردارم به کینه توزی می پردازد.(2) و اگر در رهگذاری از راه و رسم وفادداری چون گرد راه به دنبال او بیفتم، با سرعت باد فرار می کند.(3)و گر از او نیم بوسه در خواست کنم صد گونه نیشخند از لبهای چون شکرش نثارم می کند .(4) من آن فریبندگی که در چشم تو می بینم ، می بینم که چه بسیار آشک وآبروی مردم بر خاک راه خواهد ریخت.(5) نا همواریهای بیابان عشق برای عاشق ، بلا خیز و خطرناک است. کجاست آن عاشق دلداری که از این دام بلا نترسیده و راه را طی کند .(6) طول عمر طلب کن و شکیبا باش تا بنگری که فلک نیرنگ باز هزار نقش شگفت آور تر از این پدید می آورد .(7) حافظ سر تسلیم بر درگاه قسمت و رویداد ها فرود آور ، چه هر گاه ناسازگاری کنی ، روزگار نیز با تو از در ستیزه در می آید.
پیام بگذارید