غزل شمارهٔ ۱۶۱ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۶۱ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۱۶۱ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار

صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل

شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز

نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند

در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر

کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد

شرح ابیات غزل

(1)كي از خاطري كه افسرده واندوهبار است شعر نشاط آور تراوش كند. چكيده اين سخن را گفتيم و همين كافي است .

(2) هر گاه از لعل لب تو انگشتري زنهار دريافت كنم صد برابر ملك سليمان را در زير نگين تسلط خود در خواهم آورد .

(3) اي دل از سرزنش وتحقير حسود، اندوهگين مباش چه بسا اگر به تحقيق بنگري خير وصلاح تو در اين نهفته است. (4) هر كس از اين قلم خيال انگيز چيزي در نيابد اگر نقاش چين هم باشد نقش بر او حرام باد.

هر كس از اين قلم خيال انگيز چيزي در نيابد بي هنري و بي ثمري بيش نيست هر چند كه نقاش چين باشد.

(5) جام شراب و خون دل ، هر كدام را به يكي داده اند .آنجا كه نصيبه ازلي معين مي شود وضع به منوال است.

(6) دربار سرنوشت گلاب وگل از روز ازل چنين مقدر شد كه گل با روي باز، دست به دست بگردد . و گلاب محجوب ودر شيشه دور انظار بماند.

(7) اين طور نيست كه حافظ ويژگيهاي رندي را از دست داده باشد ، چرا كه اين قسمت ازلي تا روز ابد پابرجا خواهد بود.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type