غزل شمارهٔ ۱۷۱ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۷۱ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۱۷۱ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد

کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد

خاک وجود ما را از آب دیده گل کن

ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد

این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد

عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلود

کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد

امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان

کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد

بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است

همت نگر که موری با آن حقارت آمد

از چشم شوخش ای دل ایمان خود نگه دار

کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد

آلوده‌ای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه

کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد

دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب

هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد

 

شرح ابیات غزل

(1) شب گذشته از درگاهآصَف قاصدی خوش خبر آمد كه از جانب حضرت سليمان فرمان خوشدلي و كامراني صدور يافت .

(2) خاك پيكره ما را با شراب مرطوب و به گِل مُبدّل ساز . زمان آن رسيده كه خانه ويرانه دل بازسازي و تعمير شود .

(3) اين شرح مفصلي كه از زيبايي چهره يار گفتند يكي از هزارن سخني است كه بيان شده است.

(4) اي خرقه آلوده به شراب ، مواظب باش كه عيب مرا بپوشاني زيرا آن محبوب پاك سرشت پاكيزه خو به ديدار من آمد.

(5) امروز جايگاه واقعي و پايگاه هر كدام از نيكان مشخص خواهد شد چرا كه آن محبوب مجلس آرا بر صدر مجلس ( و مقام صدرات جاي گرفت) .

(6) كوشش و اراده را تماشا كن كه مور ناچيزي خود را به تخت سلطنت سليمان رسانيد.

(7) اي دل، در برابر گستاخيچشم جسورش ، دين و ايمان خود را محافظت كن زيرا آن چشم جادوگر دست به كمان ، به عزم چپاول دل ودين آمده است.

(8) حافظ توبه گناه قصور آلوده يي از شاه طلب فيض كن . زيرا آن شخصّيت جوانمرد ، براي پاك گردانيدن آلودگان آمده است.

(9) مجلس اين شاه حكم دريا را دارد وقت را غنيمت دان و از آن بهره برداري كن اي كسي كه ضررها كرده اي مواظب باش كه اكنون وقت سود بري و تجارت است.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type