غزل شمارهٔ ۲۰۲ به همراه معنی

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۰۲ به همراه معنی

غزل شمارهٔ ۲۰۲ به همراه معنیزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

بود آیا که در میکده‌ها بگشایند

گره از کار فروبسته ما بگشایند

اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند

دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

به صفای دل رندان صبوحی زدگان

بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند

نامه تعزیت دختر رز بنویسید

تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند

گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب

تا حریفان همه خون از مژه‌ها بگشایند

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر و ریا بگشایند

حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا

که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند

 

شرح غزل “بود آیا که در میکده‌ها بگشایند”

 

1ایا میشود که در میخانه ها را باز کرده و از کار بسته ما نیز ف گرهی باز کنند ؟

2.دل استوار دار که اگر بخاطر دل زاهد خودپرست در میکده را بستند بخاطر رضای خدا خواهند گشود .

3.به سبب پاکی دل وارستگام شراب نوشیده ، درهای بسته بسیاری را با کلید نیاز و دعا باز خواهند کرد

4.مرثیه نامه دختر تاک (شراب) را بنوشید و بخوانید تا باده خوران همگی از اندوه او گیسوی خود را پریشان سازند .

5.تارهای چنگ را در عزای شراب خالص پاره کنید تا همه هم صحبتان از مژگان خون فروریزند.

6.خدایا راضی مباش که در حالی که در میخانه ها را بسته اند ، در خانه ریاکاری و دورویی را بگشایند .

7.حافظ فردا خواهی  دید که از زیر خرقه زاهدانه تو چگونه با قهر و غلبه کفر را باز خواهند کرد.

 

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type