غزل شمارهٔ ۲۱۷ به همراه معنی

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۱۷ به همراه معنی

غزل شمارهٔ ۲۱۷ به همراه معنیزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

مسلمانان مرا وقتی دلی بود

که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گردابی چو می‌افتادم از غم

به تدبیرش امید ساحلی بود

دلی همدرد و یاری مصلحت بین

که استظهار هر اهل دلی بود

ز من ضایع شد اندر کوی جانان

چه دامنگیر یا رب منزلی بود

هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن

ز من محرومتر کی سائلی بود

بر این جان پریشان رحمت آرید

که وقتی کاردانی کاملی بود

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

حدیثم نکته هر محفلی بود

مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است

که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

 

شرح ابیات غزل

بیت اول: هر کس از روز ازل و از برکت فیض ازلی ، شایستگی و قابلیّت واگذاری دولت و فیض دولت را داشته باشد، تا روز ابد ، آرزوهایش با او همدم و یار جانی خواهد بود

بیت دوم:من از همان وقت که تو قصد توبه کردن از باده نوشی را داشتم ، می دانستم که میوه این نِهال توبه ، جز پشمیانی چیز دیگری نخواهد بود

بیت سوم:به فرض اینکه سوسن وار سجاده به دوش بکشم ( تا مسلمان جلوه کنم) آیا بودن رنگ قرمز شراب بر خرقه هم از نشانه های مسلمانی است

بیت چهارم:بی روشنایی ساغر باده ، نمی توانم در خلوت خانه در تاریکی بشینم زیرا گوشه اقامتگاه صاحبدلان باید نورانی و روشن باشد

 بیت پنجم همت خود را بلند دار اگر جام جواهر نشان نبود ، نباشد . برای زیرک وارسته ، آب انگور همان ارزش یاقوت سرخ را دارد

بیت ششم:اگر کار ما بی سرانجام به نظر می رسد، در آن به چشم خواری منگر ، زیرا که در کشور عشق ، گدایی مایه رشک شاهان است

بیت هفتم:اگر به شهر ت نام نیک علاقمندی با مردم بد معاشرت مکن و بدانکه غرور و خوادخواهی نشانه نادانی است

بیت هشتم:به هنگام ، بهار آنگاه که در گرد همایی دوستان یکرنگ ، صحبت از شعر وادب باشد اگر جامی از دست محبوب نستانی دلیل بی ذوقی و بد ادایی

بیت نهم:دیروز ، عزیزی می گفت که حافظ در پنهانی شراب می نوشد . ای عزیز من ، مگر بهتر نیست که عیب پوشیده باشد؟

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type