غزل شمارهٔ ۲۳۲به همراه معنی ابیات

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۳۲به همراه معنی ابیات

غزل شمارهٔ ۲۳۲به همراه معنی ابیاتزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

 

شرح غزل :

بیت اول: بر سر آنم كه اگراز عُهده اش برآيم، كاري كنم كه غم وغصه پايان پذيرد .

بیت دوم:نهانخانه دل جاي هم نشيني ناموافقان و بيگانگان نيست آنگاه كه ديو از آن بيرون رود فرشته در آن فرود مي آيد.

بیت سوم:هم نشيني با فرمانروايان ( بيدادگر ) ( به منزله فرورفتن در ) تاريكي شب يلداست . از خورشيد( عدالت ) نور طلب كن ، باشد كه اين مِهرِ جهانتاب عدالت طلوع كند

بیت چهارم:تاكي بَر دَرِ خداوندگاران بي رحم مي نشيني ، به اين اميد كه از خانه بيرون آيد ( و به توالتفات كند)

بیت پنجم:ترك گدايي و پرستش معنوي مكن تا از نظريات و عقايد مردمان حتي رهگذاران بتواني بهره بردهبه گنج معرفت دست بيابي .

بیت ششم:هر دودسته نيكوكار و تبهكاري كالاي خويش را به نمايش گذاشتند بايد ديد تا كدام دسته مورد قبول قرا رگفته و چه كالايي مورد پسند واقع مي شود .

بیت هفتم:اي بلبل عاشق تو خواستار دوام زندگي باش زيرا سرانجام بار ديگر باغ سر سبز و گل بر شاخه شكوفا خواهد شد.

بیت هشتم:در اين دنياي بي نقدار ، نا آگاهي حافظ ( از پايان كار) تعجب آور نيست . زيرا هر كس در ميخانه ( اين دنيا) از باده هوا وهوس مست شد به ناچار از آن بيرون مي رود .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type