بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چهها بر سرم در این غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید
ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق
همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
معنی ابیات :
1- بیا (و ببین) که پرچم پیروز مند( شاه منصور ) پادشاه ، نمودار شد و مژده پیروزی و بانگ طبل خوش خبری ، در آسمان به گوش ماه و خورشید رسید.
2- چهره زیبای بخت ، پرده از از صورت فتح وظفر بر گرفت و انسان نمونه کامل عدالت برای دادرسی و به فریاد مظلوم آمد .
3- اکنون آسمان به خوشی و خوبی به گردش می پردازد که ماه جلوه گر شد و دنیا به کام دل ما می شود که شاه از راه رسید.
4- از این پس کاروانهای اهل دل و دانش از راهزنان در امان خواهند بود که مرد راه شناس و راهنمایی قدرتمند رسید.
5- یوسف ( کنعانی فرزند یعقوب ) بر خلاف میل برادران حسود خود از ته چاه برآمده و به مانند ماه به بالاترین درجه ترقی خود یعنی پادشاهی مصر رسید .
6- آن پشمینه پوشی که کارهایش به دجال و ظاهرش به ملحدان می ماند کجاست؟ به او بگو که از درد و غصه بسوز که مهدی و حامی دین حق پیدا شد.
7- ای باد صبا ( به منصور ) بگو که در این غم عشق، از آتش درون دل و دود آه آن چه به سرم آمده ؟
8- و بگو که از شوق دیدار تو ای پادشاه به این گرفتار در پنجه فراق همان رسید که از آتش به کاه می رسد.
9- خواب نیم شبی وسحر گاهان را از چشم بدور کن که حافظ بر اثر عذر نیم شبی و ناله سحری به جایی رسید که دعایش در پیشگاه خدا مستجاب شد.
پیام بگذارید