غزل شمارهٔ ۲۶۱به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۶۱به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۲۶۱به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

درآ که در دل خسته توان درآید باز

بیا که در تن مرده روان درآید باز

بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست

که فتح باب وصالت مگر گشاید باز

غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت

ز خیل شادی روم رخت زداید باز

به پیش آینه دل هر آن چه می‌دارم

بجز خیال جمالت نمی‌نماید باز

بدان مثل که شب آبستن است روز از تو

ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز

بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ

به بوی گلبن وصل تو می‌سراید باز

 

شرح ابیات غزل :

بیت اول: ظهور کن که در دل خسته نيرو در : لغتي است کردي بمعني بيرون

کلمات: در: بيرون- آ: مخفف آمدن- درآ = ظهور کن- دل خسته: روح ناتوان- توان: نيرو- درآيد: برويد

بیت دوم:بيا که دوري از تو چنان چشم مرا محکم بسته که فقط با رسيدن به تو گشوده مي شود

بیت سوم: ظهور کن که دوري از تو دلم غرق در خون و تاريکي است فقط با روشنائي روي تو روشن مي شود.

بیت چهارم:درآ که براي شادماني روحم هرآنچه عرضه ميکنم شاد نميشود و فقط منتظر ديدار تست.

بیت پنجم:ضرب المثلي است که ميگويدشب آبستن هست بروز درشب نبودن تو من تا صبح بيدارم وستاره مي شمارم تا ببينم چه وقت

 بیت ششم: بيا که بلبل مطبوع خاطر حافظ ببوي گلشن وصل تو مي سرايي باز

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type