غزل شمارهٔ ۲۶۳ به همراه معنی غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۶۳ به همراه معنی غزل

غزل شمارهٔ ۲۶۳ به همراه معنی غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز

خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز

مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی

که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز

ز کوی میکده برگشته‌ام ز راه خطا

مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز

بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی

شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز

اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن

نظر بر این دل سرگشته خراب انداز

به نیم شب اگرت آفتاب می‌باید

ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز

مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند

مرا به میکده بر در خم شراب انداز

ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت

به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز

 

معنی ابیات غزل :

بیت اول: بیا و جام شراب کشتی مانند ما را در نَهر شراب انداخته و با این عمل پیر و جوان را به غریو و فریاد وادار .

بیت دوم: ای ساقی! مرا در کشتی شراب انداز چرا که گفته اند نیکی کن و در آب انداز .

بیت سوم: به اشتباه از راه میخانه برگشته ام . بار دیگر بزرگواری کرده مرا به راه راست میکده رهنما شو .

بیت چهارم:پیاله یی از آن شراب ارغوانی معطّر آورده و آتش حسادت در دل گلاب به پا کن .

بیت پنجم: هرچند مست و از خود بی خبرم تو در حقّ من لطفی کرده و نگاهی به دل سرگشته و خراب من بینداز .

بیت  ششم:هرگاه در دل شب به آفتاب نیاز داری از چهره دختر سرخ رویِ تاک، پرده را کنار بزن .

بهفتم:یت  مگذار که روز مرگم مرا در خاک دفن کنند. پیکرم را به میخانه برده در خم شراب بینداز.

بیت  هشتم:حافظ، آنگاه که از ستم روزگار جانت به لب رسید تیر آتشین به سوی شیطان غم و اندوه رها کن .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type