دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
نسیم روضه شیراز پیک راهت بس
دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس
وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه دل
حریم درگه پیر مغان پناهت بس
به صدر مصطبه بنشین و ساغر مینوش
که این قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس
زیادتی مطلب کار بر خود آسان کن
صراحی می لعل و بتی چو ماهت بس
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
هوای مسکن مؤلوف و عهد یار قدیم
ز ره روان سفرکرده عذرخواهت بس
به منت دگران خو مکن که در دو جهان
رضای ایزد و انعام پادشاهت بس
به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ
دعای نیم شب و درس صبحگاهت بس
شرح ابیات غزل :
بیت اول: از گلزار دنیا گل چهره یی برای ما بس و از باغ دنیا سایه آن معشوق بالا بلند ما را کفایت می کند .
بیت دوم:از من دور باد که با ریاکاران همنشین شوم . از ریاکاران که همنشینی آن ها بر انسان گران می آید پیمانه گران سنگ برای ما کافی است .
بیت سوم:کاخ بهشت را به پاداش کارهای نیک می بخشند . ما که قلندری وارسته و مستمندیم دیر مغان برایمان بس است .
بیت چهارم:بر لب جوی آب بنشین و به گذشت آن که همانند گذشتِ عمر است بنگر و همین اشاره از دنیای در حال گذر، برای ما کفایت می کند .
بیت پنجم:به سود و دریافت های نقدی که از بازار دنیا به دست می آوری بنگر و بنگر که چه رنجهایی در برابر آن می کشی ! اگر این سود و زیان نابرابر برای شما کافی نیست برای ما کافی است .
بیت ششم: یار پیش ماست نیازی نیست که بیشتر از آن چیزی طلب کنیم . این خوشبختی که از نعمت همنشینی آن هم نَفَس بهره مندیم برای ما بس هست
بیت هفتم:برای خاطر خدا، از آستان خود مرا به بهشت هم روانه مکن زیرا از همه آنچه در این عالم هستی وجود دارد ما به سر کوچه تو بَسَنده کرده ایم .
بیت هشتم:حافظ اظهار نارضایتی از سهمیه ازلی بی انصافی است . قریحه و طبع روان و غزل های لطیف و ناب ما را بس بوده
پیام بگذارید