غزل شمارهٔ ۲۸۰به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۸۰به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۲۸۰به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش

به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش

کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم

که دل چه می‌کشد از روزگار هجرانش

زمانه از ورق گل مثال روی تو بست

ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش

جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد

که جان زنده دلان سوخت در بیابانش

بدین شکسته بیت الحزن که می‌آرد

نشان یوسف دل از چه زنخدانش

بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم

که سوخت حافظ بی‌دل ز مکر و دستانش

 

 

شرح ابیات غزل :

بیت اول: چون نسیم صبا گیسوی عطر افشان او را بر هم زده و از چین و شکن آن رهایی یافت، به هر دل شکسته یی که رسید از آن عطر گیسو جانش را تازه کرد .

بیت دوم: رفیق همزبانی کجاست تا برای او مشروحاً بیان کنم که دل از دست ایام فراقِ محبوب چه می کشد

بیت سوم: نامه یی را که قاصد نسیم صبح از روی وفا برای دوست برد، مُهر سرخ رنگ عنوان آن از خون دیده ما بود .

بیت چهارم: دست روزگار همانند چهره تو را از برگ های گل آفرید اما از شرم روی تو آن را در غنچه پنهان ساخت .

بیت پنجم:راه بسیاری پیمودیم و انتهای مسیر عشق پدیدار نشد. شگفتا از این راه که پایانی ندارد .

بیت  ششم :مگر جاذبه جمال کعبه از زائرانش دلجویی کند زیرا جان مشتاقان زیارت در بیابان های او به لب رسید .

بیت  هفتم:چه کسی نشان دل مرا که یوسف وار در چاه زنخدان او افتاده است برای این دل شکسته مقیم خانه اندوه و غم می آورد؟

بیت  هشتم:سر زلف او را گرفته و بدست خواجه (تورانشاه) می دهم که حافظِ دل از دست داده از حیله و نیرنگ های او در آتش بیداد سوخت .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type