غزل شمارهٔ ۲۹۹ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۲۹۹ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۲۹۹ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاک

از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک

برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور

که بی‌دریغ زند روزگار تیغ هلاک

به خاک پای تو ای سرو نازپرور من

که روز واقعه پا وامگیرم از سر خاک

چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری

به مذهب همه کفر طریقت است امساک

مهندس فلکی راه دیر شش جهتی

چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک

فریب دختر رز طرفه می‌زند ره عقل

مباد تا به قیامت خراب طارم تاک

به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی

دعای اهل دلت باد مونس دل پاک

 

شرح ابیات غزل :

بیت اول: اگر شراب می نوشی، ته پیاله یی از آن را به خاک بیفشان (که گفته اند) از گناهی که به دیگران سودی برسد باکی نیست.

بیت دوم:برو و با هرچه داری بساز و هرچه داری بخور و افسوس مخور، چرا که روزگار، بی محابا تیغ مرگ را فرود می آورد.

بیت سوم:ای سرو نازپرور من، ترا به خاک پایت سوگند که روز مرگ من پای خود را از سر خاک من مک

بیت چهارم:در مرام و راه و رسم مردمان، خواه دوزخی، خواه بهشتی، خواه انسان خاکی، خواه فرشته آسمانی، بُخل ورزی و خِسَّت و بی خیری کفر و ناسپاسی است.

بیت پنجم:خدای آفرینندهِ کاینات چنان راه این خانقاه شش سو را از هر طرف بسته که به غیر از راهی که به گودالیِ گور منتهی می گردد، راهِ دیگری وجود ندارد.

بیت ششم: باده انگوری به طرز عجیبی راه را بر عقل می بندد. خدا نکند که داربست انگور تا به روز قیامت خراب شود.

بیت هفتم:حافظ، در راه میخانه چه خوب، با حال مستی و سرخوشی از پای درآمده از این دنیا رفتی. دعای خیر صاحبدلان همدم هم راهِ دلِ پاک تو بادا.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type