غزل شمارهٔ ۳۰۱ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۰۱ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۰۱ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک

حق نگه دار که من می‌روم الله معک

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس

ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن

کس عیار زر خالص نشناسد چو محک

گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم

وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک

بگشا پسته خندان و شکرریزی کن

خلق را از دهن خویش مینداز به شک

چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

چون بر حافظ خویشش نگذاری باری

ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک

 

شرح ابیات غزل :

 

بیت اول: ای آن که دل زخم دار من با لب تو حق نمک خوارگی دارد، این حق را حفظ و مراعات کن که من از اینجا می روم وهمیشه خدا نگهدارت باشد.

بیت دوم: تو آن پاک نژاد اصیلی که شرح نیکویی های تو خلاصه نیایش فرشتگان در ملکوت اعلاست.

بیت سوم:اگر در یکرنگی و پاکدلی من نسبت به خود تردید داری، مرا آزمایش کن(چرا که) هیچ عاملی مانند سنگ مَحَک، عیار طلای خالص را باز نمی شناسد.

بیت چهارم: به من وعده داده بودی که مست می شوم و به تو دو بوسه می دهم. زمان وعده از اندازه خود فراتر رفت و ما نه دو بوسه دیدیم و نه یکی

بیت پنجم:لب و دهان از هم بگشای و شیرین زبانی کن. چنان مکن که مردم از اینکه دهان داری یا نداری به شک افتند.

بیت ششم:من آن کسی هستم که اگر این سپهر گردنده برخلاف میل و مراد من گردش کند مسیرش را برهم می زنم. من کسی نیستم که از این گردش آسمان تحمل خواری کنم.

بیت هفتم:ای مراقب و نگهبان، حال که محبوب را نزد نگهدار واقعی خودش تنها نمی گذاری، باری چند قدم آن طرف تر و دورتر بایست.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type